متوجه ماه هم باشين...

تا حالا شهید همت رو اینجوری دیده بودید؟ + عکس نایاب


چشم از آسمان نمي‌گرفت. يك ريز اشك مي‌ريخت. طاقتم طاق شد.

- چي شده حاجي؟

جواب نداد. خط نگاهش را گرفتم. اول نفهميدم،‌ ولي بعد چرا. آسمان داشت بچه‌ها را همراهي مي‌كرد. وقتي

 مي‌رسيدند به دشت،‌ ماه مي‌رفت پشت ابرها. وقتي مي‌خواستند از رودخانه رد شوند و نور مي‌خواستند،‌

 بيرونمي‌آمد.

پشت بي‌سيم گفت «متوجه ماه هم باشين.»

پنج دقيقه‌ي بعد،‌صداي گريه‌ي فرمان‌ده‌ها از پشت بي‌سيم مي‌آمد.

مختار دهه 60


تو خود می دانی که هنوز نمی دانم ،  انتهای نگاه تو به کجا می رسد



بیا تا زمستی حکایت کنیم

زمستان بی سر روایت کنیم ب

گوییم حاج همت که بود

امیر سپاه محمد که بود

                                                                                            تقدیم به مختار دهه 60

وصیت نامه محمد ابراهیم همت ( ماه )

اولین وصیت نامه شهید همت:به تاریخ 19/10/59 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم

ادامه نوشته